دستگاه بیوفیدبک 4 کاناله (GSR/ECG/TEMP. BIOFEEDBACK)
- ابعاد دستگاه: 100*225*270 ميليمتر
- رنگ دستگاه: كرم
- ولتاژ: 220 ولت
- كاربرد: آزمايشگاهي ـ كلينيكي
روش انجام آزمایش
ابتدا آزمودنی را در شرایط آرامش در فاصله و پشت به دستگاه می نشانیم. الکترودهای انگشتی را به بند اول (نوک) انگشتان دوم و چهارم دست راست یا چپ او متصل می کنیم. توجه داشته باشیم که دست آزمودنی و سطح فلزی الکترودها نیز قبلاً با الکل یا هر پاک کننده دیگری کاملاً تمیز شده باشند (در صورت لزوم از ژله مخصوصی نیز استفاده می شود). دست آزمودنی را روی یک میز یا سطح صاف دیگری قرار می دهیم که حرکت نداشته باشد، زیرا با هر حرکت و یا صحبت کردن آزمودنی سطح مقاومت گالوانیکی پوست تغییر می کند. قبل از انجام آزمایش بایستی به دو نکته توجه داشته باشیم: یکی در فاصله زمانی هر دو ثانیه یک تحریک هیجانی ایجاد کنیم و دیگر این که پس از هر محرک منتظر بمانیم تا سطح مقاومت گالوانیکی پوست آزمودنی به حالت اول قبل از تحریک باز گردد، با توجه به این که در این سطح در جهت افزایش پیش می رود این آزمایش را می توانیم در چهار موقعیت به ترتیب زیر انجام دهیم:
موقیت اول: (حساب ذهنی)
در این موقعیت از آزمودنی می خواهیم تا یک یا چند عمل ریاضی ضرب یا تقسیم را به طور ذهنی انجام دهد. چنان چه آزمودنی حداکثر تلاش خود را در این کار ذهنی داشته باشد، می توان شاهد یک پاسخ گالوانیکی باشیم.
موقعیت دوم: (ایجاد صدای قوی و ناگهانی)
در این موقعیت بدون این که آزمودنی متوجه شود، یک صدای قوی یا ناگهانی (مثل به هم زدن شدید دست ها، صدای بوق یا آژیر ناهنجار) ایجاد می کنیم و انتظار داریم با توجه به غیر منتظره بودن این صدای قوی واکنش گالوانیکی پوست آزمودنی تغییر کند.
موقعیت سوم: (ایجاد حالت فشار روانی و تشویق)
در این موقعیت به آزمودنی می گوییم که می خواهیم آستانه درد و تحمل شما را با این سوزن مطالعه کنیم و عملاً سوزن را به او نشان می دهیم. با تماس واقعی سوزن به گردن آزمودنی پاسخ گالوانیکی تغییر می کند.
موقعیت چهارم: (تداعی آزاد)
در این موقعیت یک آزمون تداعی آزاد کلمات را به کار می بریم. در این لیست 25 کلمه ای تعداد 18 کلمه ظاهراً خنثی مانند هویج، کتاب، صندلی و تعداد هفت کلمه دیگر که بار عاطفی دارند مانند بوسه، مادر، نوازش، امتحان، خودکشی و ... در نظر می گیریم. پس از ادای هر کلمه زمان سنج را به کار می اندازیم و به محض پاسخ آزمودنی این مدت زمان را یادداشت می کنیم و به همین ترتیب 25 کلمه را با آرامش و با فاصله زمانی مناسب، یعنی پس از دریافت پاسخ آزمودنی، یک به یک ارایه می دهیم. به طور هم زمان برای هر کلمه تغییر نور در LED ها پاسخ گالوانیکی پوست را نیز یادداشت می کنیم (فرس، پل 1968، ترجمه گنجی، حمزه 1366، ص98).
بررسی داده های آزمایش
به منظور بررسی داده های این آزمایش می توانیم از آزمون های آماری "t" استودنت و ضریب همبستگی پیرسون استفاده کنیم. بدین ترتیب که اگر یک گروه آزمودنی را در شرایط کاملاً کنترل شده در هر چهار موقعیت مورد آزمایش قرار داده باشیم، می توانیم میانگین پاسخ های گالوانیکی پوست گروه را برای سه موقعیت اول محاسبه کنیم و هنجار گروه را به دست آوریم. هم چنین بنا به موضوع و فرضیه آزمایش همبستگی این سه روش را در مورد این گروه تحلیل و تفسیر نماییم. در مورد داده های روش تداعی آزاد کلمات زمان تداعی آزاد بین ارایه کلمات خنثی و کلمات با بار عاطفی را به طور مجزا استخراج می کنیم و آن ها را از نظر اهمیت کاهش پاسخ گالوانیکی پوست مورد بررسی و تفسیر قرار می دهیم و برای تکمیل تحلیل نتایج خود، درباره هر یک از کلمات با بار عاطفی می توانیم از آزمودنی سؤال کنیم و توضیح بخواهیم و بالاخره تفاوت های فردی را نیز به لحاظ تغییرات فوق در رابطه یک هیجان خاص مورد مطالعه قرار دهیم.
هم چنین این آزمایش را می توان به کمک شنوایی سنج به طور هم زمان انجام داد که اگر دستگاه دارای بخش ارایه ضربه الکتریکی باشد یک الی دو ثانیه قبل از ارایه ضربه صدایی با شدت متوسط یا روشن کردن یک چراغ نسبتاً کم نور، به گوش آزمودنی و یا به چشم او برسانیم و کاهش مقاومت پاسخ گالوانیکی پوست او را نسبت به این دو محرک شرطی سازیم وقتی این پاسخ شرطی شدن اگر محرک خنثی یعنی صدا یا نور را بدون ارایه ضربه الکتریکی تکرار کنیم این پاسخ شرطی "خاموش" خواهد شد. (همان منبع، ص98).
بيوفيدبك
بيوفيدبك در دهه ي 1960 ابداع شد. در دوره كوتاهي بيوفيدبك به ابزاري براي آموزش و درمان بر پايه ي اصول علمي تبديل شد. فيدبك (پس خوراند) به افراد كاربر اين امكان را مي دهد كه از شاخص هاي فيزيولوژيك بدن خود آگاه شوند. هنگامي كه كودكي براي اولين بارسوار دوچرخه ميشود، يكي از والدين او را همراهي كرده و دوچرخه را نگه ميدارد. كودك مرتب جاي دستها و پاهاي خود را برانداز ميكند و در عين حرکت مسير خود را چك ميكند. او با وجود اين كه مجبور است تعداد زيادي كار جديد و پيچيده را در يك زمان فرا گيرد خيلي زود تعادل خود و كنترل همه چيز را به دست ميآورد. در حقيقت كودك اين مهارت را از طريق فرايند سعي و خطا ميآموزد. هر بار كه تعادل خود را از دست ميدهد به طريق ديگري سعي در به دست آوردن آن ميكند و هربار كه موفق ميشود شيوه قبلي راتكرار و تقويت ميكند. احساس افتادن و از دست دادن تعادل (و يا احساس داشتن تعادل) فيدبكي است كه مرتباً به مغز فرستاده ميشود و مغز براساس آن عكسالعمل خود راتنظيم كرده، پيامهاي لازم را به قسمتهاي مختلف بدن ميفرستد.
بيوفيدبك تكنيكي است كه به اندازهگيري كاركردهاي قابل سنجش بدن ميپردازد و سپس اين اطلاعات را به صورت بلافاصله به بيمار ارائه ميدهد. اين حالت باعث افزايش آگاهي شخص و كنترل هشيارانه او بر فعاليتهاي فيزيولوژيك ناهشيارش ميشود. با ارائه اين تكنيك افراد فيدبكهاي واضح و مستقيمي (مانند صدا يا تصوير) از سيستم فيزيولوژي خود دريافت ميدارند كه به آنها در كنترل عملكرد اين سيستم كمك مينمايد. به اين ترتيب ميتوانند به كنترل ضربان قلب، دماي محيطي پوست، فشار خون و… بپردازند.
فعاليتهاي خودکاري در بدن ما جريان دارد که از حوزه آگاهي ما بدور است. براي مثال ما به اينکه چگونه نفس بکشيم يا ضربان قلبمان چگونه باشد فکر نميکنيم بلکه اين امر بطور طبيعي و خودکار صورت ميگيرد. بيوفيدبک روشي است براي اينکه ياد بگيريم چگونه فعاليتهايي که بدن ما بطور طبيعي و خودکار انجام ميدهد مثل ضربان قلب، تنش ماهيچهاي، الگوي تنفس و دماي پوست را کنترل کنيم.
در حقيقت با بيوفيدبک ميآموزيم بطور ارادي فعاليتهاي بدنيمان را بوسيله فيدبکي از فرايندهاي فيزيولوژيکي تغيير دهيم. بيوفيدبک ابزاري براي کنترل فرايندهاي بدني به منظور افزايش آرميدگي (ريلکسيشن)، کاهش درد و افزايش سطح سلامت مي باشد. بيوفيدبک فرايند خودتنظيمي است.
ما از طريق فرايند هاي شرطي سازي، اصلاح رفتار و مکانيزم هاي سازگاري به خود تنظيمي اين فعاليتهاي بدني ميپردازيم. با استفاده از اين تکنيک هاي خود تنظيمي فرد ميتواند ياد بگيرد تا پاسخ هاي خاص بدن مانند رهايي از تنش ماهيچه اي، کاهش فشار خون و سردرد را تغيير دهد.
بيوفيدبک، کارکردي را هدف قرار مي دهد (گرم کردن دست در بيوفيدبک حرارتي و تنش عضلاني در برق نگاري ماهيچه اي) و فيدبک مداومي (تصويري و شنيداري) را در خصوص آن کارکرد به بيمار ارائه مي دهد. با اين فيدبک هاي مداوم که بوسيله دستگاه ها و کامپيوتر و از طريق آزمايش و خطا فراهم مي شوند بيماران ياد مي گيرند کارکردهاي مورد نظر را کنترل کنند. پس از مدتي بيمار بدون استفاده از اين فيدبک ها قادر به کنترل اين کارکردها خواهند بود.
در اواخر نيمه قرن نوزدهم پژوهش گران متوجه شدند مقاومت پوست در سراسر بدن متغير و متفاوت است. اين تغييرپذيري حاصل از برانگيختگي فيزيولوژيکي و حتي پردازش ذهني مي باشد. اين تغييرات با فعاليت غدد عرقي مشخص مي شود.
به اين صورت که در حالت کلي پاسخ به استرس سبب افزايش فعاليت اين غدد مي شود. مثلاً در چنين شرايطي دست ها سرد و مرطوب مي شوند. با بيوفيدبک بدن ياد مي گيرد ريلکس شود و به الگوي پاسخ نرمال برگردد (دست هاي گرم و مرطوب).
پاسخ گالوانيک پوست با عبور جريان بين دو سنسوري که بر روي پوست جايگذاري شده اندازه گيري مي شوند. ترکيب بيوفيدبک حرارتي و پاسخ گالوانيک پوست روش مطلوبي براي اندازه گيري اثرات مديريت استرس مي باشد.
مهمترين انواع بيوفيدبك
الكترومايوگراف ElectroMyoGraph
الكترومايوگراف يا EMG، كاربرد وسيعي در درمان بوسيله بيوفيدبك دارد. در اين روش از تعدادي الكترود براي اندازهگيري پتانسيل عمل ماهيچه استفاده ميشود. اين پتانسيلهاي عمل تنش عضلاني را موجب ميگردند. بيمار با مشاهده عيني تنش به وسيله EMG، ادراك آن بصورت ذهني را فرا ميگيرد و در نتيجه ميآموزد كه آن را كنترل كند. به اين ترتيب EMG به عنوان يك تكنيك Relaxation مورد استفاده قرار ميگيرد.
بيوفيدبک حرارتي يا Termometer Feedback
يك مقاومت گرمايي (ترميستور) به انگشت يا بافت پشت شخص متصل شده و دماي بدن او را اندازه ميگيرد. به دليل ارتباطي كه بين افت دماي بدن و احساس استرس وجود دارد، دماي پايين بدن نشانه اين است كه بايد ريلكسيشن را آغاز نمود.
پاسخ الكتريكي پوست Galvanic skin Response
جريان الكتريكي بسيار ضعيفي در پوست وجود دارد كه افراد قادر به درك آن نيستند. هرچه فرد از نظر هيجاني برانگيختهتر باشد، فعاليت غدد عرقي بيشتر خواهد بود. وجود عرق روي پوست مقاومت الكتريكي پوست را كاهش داده و باعث افزايش جريان الكتريكي خواهد شد. GSR در درمان فوبيا، اضطراب، تعريق شديد و... كاربرد دارد. ورزشكاران نيز از اين دستگاه جهت كاهش بيقراري و اضطراب قبل از مسابقات بهره ميبرند.
فتوپلتيسموگراف PhotoplethysmoGraph يا PPG
PPG براي اندازهگيري جريان خون محيطي، ضربان قلب، و تغييرپذيري ضربان قلب (Heart Rate variability) بكار ميرود. براي اندازهگيريHRV، PPG فواصل متغير بين ضربانهاي قلب را اندازه ميگيرد. اين روش به افراد كمك ميكند تا الگوي تنفسي كه تغييرپذيري آنها را افزايش ميدهد پيدا كنند.
دم نگار (نيوموگرافPneumograph)
حركت سينهاي / شكمي را اندازه ميگيرد. براي بررسي ريتم تنفس و اصلاح الگوهاي نامناسب تنفسي بكار ميرود.
هموانسفالوگرافي HemoEncephaloGraphy يا HEG
روشي براي اندازهگيري غيرمستقيم فعاليت نورونها در مغز است. داراي 2 نوع مختلف NIR و PIR ميباشد. نوع NIR، تفاوت رنگ در نور منعكس شده از جمجمه را (براساس ميزان نسبي خون اكسيژندار و خون بدون اكسيژن) اندازه ميگيرد. نوع PIR، گرماي تابيده شده از جمجمه را در شرايط مختلف اندازهگيري ميكند. با كمك اين روش ميتوان فعاليت مغزي را تنظيم كرد. HEG در درمان اضطراب، هراس، افسردگي، فوبيها، ميگرن، خستگي مزمن و نيز ارتقاء عملكرد مغزي كاربرد دارد.
»مسلماً شما ترجيح ميدهيد از يك آينه براي درست كردن موهايتان استفاده كنيد. يك عكس يا توصيه يكي از دوستان چندان به دردتان نميخورد. بيوفيدبك خودآموزي بوسيله نوعي آينه است«.
نوروفيدبك NeuroFeedbac
نوروفيدبك نوعي فيدبك است كه فيدبك آن را امواج مغزي تشكيل ميدهد، لذا نوروفيدبك در واقع EEG بيوفيدبك است. اين روش از خودتنظيمي براي تنظيم امواج مغزي استفاده ميكند. پس از انجام QEEG و مشخص شدن الگوي امواج مغزي، ميتوان از نوروفيدبك براي اصلاح اين الگو استفاده كرد. در اين روش يك الكترود روي منطقه خاصي از سر (با توجه به عمل اصلاحي كه قرار است انجام شود) قرار گرفته، دو الكترود به دو گوش متصل ميگردند. الكترود موج مورد نظر را دريافت كرده و به كامپيوتر هدايت ميكند. در اين زمان فرد (از طريق بلندگو يا) روي صفحه مانيتور ميتواند تغييرات موج مغزي را بصورت فيدبكهاي (صوتي) يا تصويري دريافت كند. در واقع فعاليت موج مغزي شبيهسازي ميشود. اين شبيهسازيها غالباً به صورت پخش فيلم يا موسيقي و يا بازيهاي كامپيوتري است. فرض كنيد فردي ميخواهد موج آلفاي خود را تقويت كند. پخش فيلم تا زماني ادامه خواهد داشت كه او بتواند موج آلفا را بيش از يك صد آستانه نگه دارد. در صورتي كه مقدار آلفا افت پيدا كند پخش فيلم متوقف شده و شخص متوجه ميشود كه بايد موج آلفا را افزايش دهد. به اين ترتيب پس از مدتي توليد مناسب موج آلفا، جزئي از فعاليت معمول مغز او ميشود.
بيوفيدبك چگونه به عملكرد بهينه كمك ميكند:
تنظيم توجه، افزايش تمركز، متعادل كردن گوش بزنگي/ برانگيختگي
مديريت استرس، كاهش تنش
توانايي كنار آمدن با كار زياد، ذخيره انرژي و به دور ماندن از خستگي يا فرسودگي شغلي
افزايش خلاقيت
بهبود تصميمگيري و كاهش خطا
بازيابي سريع آرامش دروني در شرايط استرسزا
افزايش آگاهي
كاهش اضطراب
يادگيري سريع
بهبود حس بخشايش
تقويت مهارتهاي ارتباطي
بهبود حافظه
توانايي بازگشت سريع به زمان حال
آمادگي بيشتر براي پذيرش تغيير
كاهش كجخلقي
متعادل كردن منتقد درون
بهبود مديريت درون و واكنشهاي هيجاني
توانايي تغيير آسان توجه از كاري به كار ديگر
افزايش انگيزه
افزايش خودشكوفايي
افزايش حس حمايت از خود
افزايش پذيرش خود
پذيرش حس خشم در درون
كاهش حس ناكامي
افزايش احترام به خود، عزت نفس، اعتمادبهنفس
موج آلفا و نقش آن در عملكرد بهينه
امواج آلفا با گستره فركانسي 12-8 هرتز، نشاندهنده حالت استراحت مغز در بيداري هستند. براي اينكه افزايش آلفا را حفظ كنيد بايد تعادلي بين ريلكسيشن و گوش بزنگي برقرار كنيد. آلفا حالت هشياري خالص يا بدون انجام كار بودن است. امواج آلفا، ذهني آرام، باز و متعادل با انرژي سيال آزاد و در ارتباط مناسب با بدن و احساسات آن را نشان ميدهد. هنگامي كه در حال افزايش امواج آلفا هستيد جريان آزاد انرژي را تحريك ميكنيد، خون رساني به مغز را افزايش داده و سيستم ايمني را تقويت ميكنيد. طي غلبه موج آلفا، انرژي مغز ذخيره شده و براي فعاليتهاي ذهني و خلاقانه بعدي آماده ميشود.
بهبود خلاقيت داراي 4 مرحله است:
- يادگيري: فراگيري اطلاعات و مشكلات در يك زمينه خاص
- عمل آوري ـ در اين مرحله اطلاعات اكتسابي خوب جا افتاده و به عمل ميآيند.
- الهام ـ جرقهاي در ذهن به وجود ميآيد، تجربه آها (فرد ناگهان ميگويد: آها!)، ايده خلاقانه به ذهن راه مييابد.
- بسط و پردازش: بررسي ايده و رنگ و جلا دادن به آن و پرداخت ايده
زماني كه به افراد خلاق، مسئلهاي براي حل كردن خلاقانه داده ميشود، موج آلفا در اين افراد افزايش مييابد. در صورتيكه افراد غير خلاق افزايشي در موج آلفا از خود نشان نميدهند وقتي در اين حالت تمركزي قرار ميگيرند. آموزش آلفا باعث افزايش خلاقيت ميشود و بخصوص با مراحل 2و3 درارتباط است.
افزايش تمركز با نوروفيدبك در مقايسه با شيوههاي سنتي مراقبه
عملكرد بهينه نياز به تمركز شديد دارد. يك ورزشكار موفق، درست در لحظه پيش از يك پرتاب يا شوت خوب، افزايش شديدي در موج آلفا را تجربه ميكند، (اين افزايش آلفا در مورد هر عملكردي و نه فقط ورزش اتفاق ميافتد). از طرف ديگر افزايش آلفا باعث بهبود عملكرد ميشود. يكي از روشهاي قديمي براي افزايش آلفا و در نتيجه تمركز، مراقبه است. يوگا و ذن هر دو از تكنيكهاي مراقبه هستند. اما نكته اينجاست كه در ذن حدود 20-6 سال طول ميكشد تا كارآموز افزايش امواج آهسته آلفا و گسترش آن در تمام سر را از خود نشان بدهد و نيز تنها افرادي كه 40-21 سال مشغول به تمرين ذن بودهاند افزايش موج تتا را از خود نشان دادهاند. در حاليكه تكنولوژي نوروفيدبك سرعت بسيار زيادي به اين فرايند بخشيده و اين امر در زمان بسيار كوتاهتري انجام ميپذيرد.
اشکالات رایج در کار با قسمت GSR
اگر هنگام کار با دستگاه مشاهده کردید که به جای روشن بودن هم زمان یک یا دو LED در ردیف LED ها، سه یا چهار LED، هم زمان روشن است و صدای بوق هم طبیعی نیست؛ نگران نباشید دستگاه سالم است. در این حالت ایراد از دو جای مختلف می تواند باشد:
1 ـ دست های فرد آزمودنی و یا سنسورها کاملاً تمیز نیستند، آنها را با الکل تمیز کنید.
2 ـ سیم ارت با زمین اتصال ندارد، لطفاً محل اتصال آن را تغییر دهید تا هم زمان فقط یک یا دو LED روشن و صدای بوق هم طبیعی شنیده شود.
اگر از محل اتصال سیم ارت، نویز به دستگاه وارد می شود و دستگاه دارای اختلال فوق است، می توانید از اتصال سیم ارت به زمین خودداری کنید. البته به شرطی که دستگاه به خوبی کار کند و دارای اشکال بالا نباشد که معمولاً این گونه است.